2024 | دوست اهریمن من | 好きでも嫌いなあまのじゃく

دوست اهریمن من

:: 好きでも嫌いなあまのじゃく ::
#img_alt#
بریم سراغ یه انیمه جدید و باحال به اسم "My Oni Girl" یا اگه بخوایم خودمونی تر بگیم "دختر اونی من"! این فیلم 2024 از استودیو کولوریدو اومده بیرون، همون استودیویی که "دور از چشم گربه" رو هم ساخته بود، یادتونه؟ خب، داستان از این قراره که یه پسر دبیرستانی سال اولی داریم به اسم هیراگی، بنده خدا خیلی دلش میخواد همه ازش راضی باشن و قبولش کنن، واسه همین همش "چشم قربان" میگه و نمیتونه نه بگه. اما خب اینجوری دوست و رفیق درست حسابی هم نداره. یه روز تابستونی عجیب و غریب که برف میاد، با یه دختر اونی (همون دیو ژاپنی!) به اسم تسوموگی آشنا میشه که دنبال مامانش تو دنیای آدم ها میگرده. تسوموگی برعکس هیراگی اصلا براش مهم نیست بقیه چی فکر میکنن، خیلی رک و راست و باحال. خلاصه، این دختر دیو، هیراگی بیچاره رو با خودش میکشونه تو ماجراجویی پیدا کردن مامانش. مامان تسوموگی وقتی خیلی کوچیک بوده غیب شده. فقط یه چیزی از مامانش داره، یه طلسم خوش شانسی از یه معبد دور افتاده. بابای تسوموگی هم میگه آخرین جایی که از مامانش خبر داشته، همین معبد بوده. این دو تا بچه سفرشون رو از خونه هیراگی شروع میکنن، جالبه که احساسات سرکوب شده هیراگی باعث میشه برف بیاد و یه سری "خدای برف" هم سر و کله شون پیدا شه! خیلی سریع فرار میکنن و با یه زوج جوون که لباس دست دوم تو بازارهای خیابونی میفروشن، همسفر میشن. این زوج، خواهر و برادرن ولی انگار تو بیان احساساتشون مشکل دارن، هیراگی و تسوموگی کمکشون میکنن با هم بهتر حرف بزنن و اونا هم بهشون لباس میدن واسه سفرشون. تو راه پیاده، دوباره احساسات هیراگی به شکل حباب های شیری "اونی کوچولو" ظاهر میشن و باز هم خدایان برف رو جذب میکنن. بازم فرار میکنن ولی این بار تسوموگی زخمی میشه و هیراگی کولش میکنه و میبرتش یه مسافرخونه. تسوموگی اونجا خوب میشه و هیراگی هم به کارای مسافرخونه کمک میکنه. کارکنان مسافرخونه خیلی بهشون علاقه مند میشن ولی خب اینا باید برن دنبال مامان تسوموگی دیگه. تو یه شهر نزدیک، تسوموگی میره سراغ یه پرده نقاشی قدیمی که جنگ بین خدایان برف و اونی ها رو نشون میده. اونجا با یه پیرمرد صاحب یه چایخونه آشنا میشه که پر از یادگاری های سفره. دختر و نوه پیرمرد بعد از فوت زنش بهش انگیزه زندگی دادن. بالاخره میرسن به معبد و بابای تسوموگی رو میبینن. باباهه میگه داستان مامان تسوموگی الکی بوده، ولی نتونسته حقیقت رو به تسوموگی بگه. تسوموگی خیلی ناراحت میشه و با هیراگی دعوا میکنه و از هم جدا میشن. هیراگی از شدت احساسات سرکوب شده تبدیل به اونی میشه، که یهو یه خدای برف میاد و میبرتش به دهکده اونی ها! بابای هیراگی هم میرسه ولی کاری از دستش بر نمیاد و فقط نگاه میکنه. هیراگی تو شکم خدای برف خواب تسوموگی رو میبینه و خدای برف متلاشی میشه و هیراگی آزاد میشه. اونی ها بهش خوش آمد میگن. همزمان، تسوموگی و باباش از یه تونل مخفی به دهکده اونی ها میرسن. تسوموگی بخاطر فرار کردن از دهکده دردسر میشه ولی هیراگی رو تو اتاق رئیس دهکده پیدا میکنه. آشتی میکنن ولی تسوموگی هیراگی رو تو انباری زندانی میکنه و میگه باید بقیه سفر رو تنهایی بره. تسوموگی میفهمه که مامانش تو جزیره جادویی اونی هاست و با یه ماسک جادویی خدایان برف رو کنترل میکنه. تصمیم میگیره با مامانش روبرو شه. باباش هیراگی رو آزاد میکنه و هیراگی به تسوموگی اعتراف میکنه که دوسش داره. بعد تو برف میدوه میره سمت جزیره و با خدایان برف روبرو میشه. تو جزیره اونی، تسوموگی ماسک رو لمس میکنه و تو یه فضای جادویی با مامانش روبرو میشه. ماسک میشکنه و مامانش برمیگرده ولی ممکنه خدایان برف آزاد بشن و دهکده اونی ها لو بره. تسوموگی و هیراگی با هم جلوی این اتفاق رو میگیرن و خدایان برف رو شکست میدن و هیراگی که حالا جسورتر شده، دوباره آدم میشه. اهالی دهکده کم کم دارن به این واقعیت عادت میکنن که دهکده اونی ها ممکنه دیگه مخفی نباشه ولی خب هوا بهتر شده! تسوموگی، مامانش و باباش بالاخره دوباره پیش هم جمع میشن و هیراگی هم برمیگرده خونه. آخر فیلم نشون میده که هیراگی با خانوادش آشتی کرده و دوستای جدید پیدا کرده. تو صحنه بعد از تیتراژ، تسوموگی با اتوبوس میاد پیش هیراگی، هیراگی دیگه نمیتونه وارد دهکده اونی ها بشه چون دیگه اونی نیست و این دو تا به احساساتشون به همدیگه اعتراف میکنن. در مورد صداپیشه ها هم بگم که کنشو اونو صداپیشه هیراگیه و میو تومیتا هم صدای تسوموگی رو درآورده. کارگردانش هم توموتاکا شیبایاما بوده که "دور از چشم گربه" رو هم کارگردانی کرده. موسیقی فیلم هم کار مینا کوبوتاست. در مورد نقدها هم، تو سایت راتن تومیتوز امتیاز 63% رو گرفته که خب خیلی عالی نیست ولی امتیاز متوسطش 5.9 از 10 هست، یعنی بد هم نیست. به نظر میرسه یه انیمه فانتزی و ماجراجویی باشه با یه چاشنی عاشقانه و کمدی. استودیو کولوریدو هم که کارش درسته و معمولا انیمه های خوش آب و رنگی میسازه. اگه دنبال یه انیمه سرگرم کننده و فانتزی میگردی، "دختر اونی من" میتونه انتخاب خوبی باشه، مخصوصا که از نتفلیکس هم پخش شده و راحت میشه دیدش. شاید یه کم کلیشه ای باشه ولی امیدوارم بتونه یه داستان دوست داشتنی و گرم رو با یه نگاه تازه به افسانه های اونی ها و داستان های بلوغ تعریف کنه. اینم یه تحلیل و توضیح خودمونی از "My Oni Girl" امیدوارم به کارت بیاد و از دیدنش لذت ببری! 😉